امام رضا (فداش بشم)

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی

امام رضا (فداش بشم)

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی

از همبن فاصله ی دور سلام...

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

حدیث از امام رضا علیه السلام:


  • زائر پناهنده







اباصلت هروی تا آخرین لحظه زندگی امام رضا(ع)، از وی جدا نشدو حدیث غم‏انگیز شهادت آن حضرت را چنین نقل کرد:

«روزی در محضر امام رضا(ع)بودم. آن حضرت فرمود: فردا به‏مجلس مامون داخل می‏شوم. اگر با سرپوشیده از آن خانه خارج شدم‏دیگر با من سخن نگو. روز دیگر آن حضرت بعد از نماز صبح‏جامه‏هایش را پوشید و در محراب نشست و منتظر ماند تا این که‏غلامان مامون آمدند. آنگاه کفش خود را پوشید، ردای مبارک را بردوش افکند. و به مجلس مامون وارد شد. من در خدمت آن حضرت‏بودم. چند طبق از میوه‏های گوناگون نزد مامون بود. او خوشه‏انگوری را که بعضی از دانه‏های آن را زهرآلود کرده بودند، دردست داشت و آن دانه‏هایی که زهرآلود نبود می‏خورد تا متهم نشود. چون نظرش به آن حضرت افتاد. مشتاقانه از جای خود برخاست و دست‏در گردن مبارک امام(ع)انداخت و میان دو دیده وی را بوسید و به‏حسب ظاهر آنچه می‏توانست اکرام و احترام نمود .

او را به جای خود نشاند و آن خوشه انگور را به او داد و گفت:


یابن رسول الله! از این نیکوتر انگور ندیده‏ام .

حضرت فرمود: شاید انگور بهشت از این نیکوتر باشد .

مامون گفت: از این انگور تناول نما .

حضرت فرمود: مرا از خوردن این انگور معاف دار .

مامون خیلی اصرار کرد.. .

حضرت سه دانه از آن انگور زهر آلود تناول کرد. حالش دگرگون‏شد. باقی انگور را بر زمین افکند و از آن مجلس برخاست. مامون‏گفت: ای پسرعمو کجا می‏روی؟!

فرمود: به آنجا که مرا فرستادی.

آن حضرت غمگین و محزون سرخودرا پوشید و از خانه مامون بیرون آمد .

اباصلت می‏گوید: به دستور وی با او سخن نگفتم تا به خانه خود وارد شد و فرمود: در را ببند...»

امام رضا(ع)با همین انگور زهرآلود به دیار ابد شتافت و شربت‏ شهادت نوشید.




  • زائر پناهنده